واقعيت آن است كه بازاريابي و مديريت بازاريابي، دنياي ويژه خودش را دارد. همين دنياي خاص و گسترده، بسياري را دچار سردرگمي ميكند. گويا تعريف هركس از بازاريابي با ديگران متفاوت است.
در اين نوشتار هدف داريم به يگانه از مهيجترين مباحث افتصادي-جامعه شناسانه در قرن ۲۱ بپردازيم و مفاهيم اوليه آن را مرور كنيم. در اين نوشتار شما متوجه خواهيد شد كه بازاريابي چيست؟ مفاهيم اوليه آن كداماند؟ سير تكاملي شركت آوش تك بازاريابي چگونه است؟ چه عواملي مايه تغيير در بازاريابي ميشوند؟ طريق هاي بازاريابي چيست؟ و درنهايت جنبههاي منفي بازاريابي كداماند؟ شكل زير دياگرام مطالب مطرحشده در اين نوشتار را نشانه ميدهد.
فهرستي از بازاريابي چيست؟كليات و تعريف بازاريابيبراي آنكه يك فرد به بازارياب موفقي تبديل شود بايد با مفاهيم اوليه و اصول بازاريابي آشنايي داشته باشد. او بايد بداند بازاريابي چيست؟ در ضمن لازم است تعريفهاي تباه ارائه شده در گويه بازاريابي را تشخيص دهد و درك كند بازاريابي در چه مواردي مصداق دارد.
بازاريابي چيست؟به عقيده ميرسد فيليپ كاتلر (Philip Kotler) بهترين تعريف بازاريابي را ارائه ديتا است:
«فرايندي كه بهوسيله آن شركتها مشتري را درگير ميكنند و به ساخت روابط مستحكم با مشتري و ابداع ارزش براي او در مقابل كسب ارزش از او ميپردازند»
حدود پنجاه سنه پيش، پيتر دراكر (Peter Drucker)، گرد از بزرگترين انديشمندان مديريت در عالم كه بعضي او را والد مديريت نوين عالم ميدانند، مراحلي را براي تعريف بازاريابي يا ماركتينگ نوين ايجاد كرده است. او ميگويد:
«اگر بخواهيم از چيستي كسبوكار آگاه شويم، مجبور بايد از منظور شروع كنيم. فقط يك منظور ارزشمند براي كسبوكار قابلتصور است و آن خلق مشتري است. اين مشتري است كه چيستي يك كسبوكار را معين ميكند و اوست كه مايل به پرداخت پول براي كالا و خدمات شماست. كالا و خدماتي كه برآمده از دل طبيعت و حاصل تبديل منابع طبيعي به اجناس و ثروت است. آنچه يك كسبوكار توليد ميكند، چندان اهميتي ندارد و بعدها موفقيت كسبوكار تعيينكننده نيست؛ بلكه آنچه مشتري فكر ميكند، ميخرد و بهعنوان “ارزش” در عقيده ميگيرد، تعيينكننده است. به همين سبب قصد كسبوكار، خلق مشتري است. يك كسبوكار، تنها و فقط دو كاركرد بازرگاني مهم دارد: بازاريابي و نوآوري»
قدرت جملات گفتهشده در بالا را در عقيده بگيريد؛ يك كسبوكار براي مشتريان و با تبديل منابع طبيعي يا انساني به پيشنهاد ارزشي حداكثري ساخته ميشود. برمبناي اين رويكرد، دراكر بازاريابي را فقط به يك دپارتمان يا تقسيم مشخصي از يك سازمان مربوط نميداند، بلكه به نظر او ماركتينگ بايد همه سازمان را دربرگيرد؛ يعني تكتك كاركنان يك سازمان، بازاريابان آن سازمان به آمار ميروند. دراكر ميگويد: «بازاريابي آنقدر پايهاي است كه نميتوان آن را يك كاركرد مجزا دانست.» بيشك فرزانش كسبوكار پيتر دراكر زياد جلوتر از سررسيد خودش بود.
- یکشنبه ۰۷ اردیبهشت ۹۹ | ۱۲:۲۶
- ۶۴ بازديد
- ۰ نظر